حلما خانمحلما خانم، تا این لحظه: 8 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره
بابا مهدیبابا مهدی، تا این لحظه: 39 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
مامان نفیسهمامان نفیسه، تا این لحظه: 35 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

حلما بهانه ی زندگی ما...

اولین تحویل سال سه نفره...

8ساعت دیگر  امروز   پارسال می شود کمی ساده   اندکی خنده دار  وقدری عادی ! امروز سالهاست می رود   و   ما همیشه   چشممان پی فرداست . یا مقلب القلوب والابصار... ساعت ۲:بامداد...و اولین تحویل سال سه نفره بابایی دیشب برامون یه دسته گل خوشگل گرفت که بوش فضای خونه رو پر کرده بود  عزیزدلم اولین سالیه که پیشمونی امیدوارم که صحیح و سالم به این دنیا بیای و مارو از این انتظار راحت کنی گل خوشگلم .پاره ی تنم عیدت مبارک   افسوس ! به فکر پاییز ،  تابستان را   و به فکر بهار ،  زمستان را  فدا می کنیم .  جشن می گیریم&n...
29 اسفند 1393

خونه تکونی...

عشق من ببخشید یه مدت نبودم آخه نزدیک عیده و من و بابایی مشغول خونه تکونی و خرید عید ببخشید اگه این مدت خیلی خسته ات کردم آخه باید خونه روبرای اومدنت آماده کنم دیکه جیزی نمونده.راستش اتاقت رو هنوز آماده نکردم گذاشتم هفته های آخر وسایلت رو بچینم چون اگه از الان آمادش کنم تا وقتی بیای همه ی وسایلت رو خراب میکنم انشالا بعد از تعطیلات عید تخت و کمدت آماده میشه و اتاقی که همیشه تو ذهنم تداعی میکردم برات درست میکنم . فردا شب. شب چهارشنبه سوری ومن و بابا بخاطر اینکه ممکنه تو از سر و صدا بترسی میمونیم خونه هرچند بعضی ها اینقدر زیاده روی میکنن که آدم تو خونه هم آرامش نداره ولی باز هرچی باشه بهتر از اینه که بریم بیرون پس فردا با...
25 اسفند 1393

ماه هفتم

عزیزدل مامان ماه ششم هم به سلامتی تموم‌شد امروز وارد هفت ماهگی شدم ...دیروز رفتم پیش دکترم برام آزمایش قند نوشت امروز بابایی ماموریت بود نتونستم برم ولی فردا حتما میرم و آزمایش رو انجام میدم. خوشگله مامان.یکی یدونم دلم خیلی برات تنگ شده خیلی دوست دارم زودتر ببینمت انشالا سه ماه دیگه میای تو بغلم همه کسم... ...
2 اسفند 1393
1